عید غدیر خم


شعر و اشعار زیبا تبریک عید بزرگ غدیر خم سال 1390 www.Sargarmia.Net

غنچه لبهای پیغمبر که شد وا در غدیر


بر لبش گل واژه ” من کنت مولا ” نشست . . .

طراحي

طراحی چیست ؟



 برای مشاهده اندازه واقعی طراحی ساده کلیک کنید

"طراحی از جعفر شکری"


كلمه طراحي در لغت نامه به معني طرح افكني و نقشه ريزي آمده است. هنر طراحي از قديمي ترين روش هايي است كه انسان براي بيان احساسات خود به كار گرفته است. طراح با ابزار بسيار ساده و بيشتر به كمك خطوط، احساساتي را كه كلمات قادر به بيان آن نيستند، نمايان مي كند. طراحي باز آفريدن تصاوير عيني و نمايش تصاوير ذهني براي تجسم بخشيدن به واقعيت است.

طراحي در معناي تخصصي، مفاهيم و كاربردهاي متنوعي را در بر مي گيرد. از اين رو مانند واژه هنر با يك تعريف مشخص نمي توان تمام جنبه هاي آن را بيان كرد. طراحي در هر دوره مفهوم خاصي داشته و هر هنرمندي ديد و شيوه شخصي خود را ابراز كرده است.

طراحي به دليل سهولت، صراحت و قدرت بيان، در تمام رشته هاي هنرهاي تجسمي مورد استفاده قرار مي گيرد. در واقع آثار هنري در اين رشته هاي به كمك طراحي شكل مي گيرند، اما طراحي هميشه به آثار ديگر وابسته نيست، چون به تنهايي هم اثري مستقل و كامل است كه خلاقيت هنرمند را نمايان مي كند.

طراحي به مفهومي كه امروزه مي شناسيم ريشه در غرب دارد. در جهان امروز، طرح و طراحي در دو حوزه Design و Drawing مطرح مي شود. طراحي يا Drawing بيشتر احساسات في البداه طراح را بيان مي كند اما Design نوعي طراحي مرحله به مرحله و بر مبناي اصول است كه جنبه كاربردي دارد. بيشتر اين طرح ها تصاوير انسان، حيوانات، گياهان و اشياست كه اغلب با مداد، زغال، گچ و مركب اجرا شده اند.

Drawing شامل سه گونه مهم است:

١. اسكيس يا يادداشت هاي تصويري: نوعي طراحي سريع است كه احساس لحظه اي طراح را بيان مي كند.

٢. اتود يا پيش طرح ها و تمرين هاي طراحي: اتود يا تمرين طراحي با دقت و در مدت زمان بيشتري اجرا و تكميل مي شود.

٣. طراحي كامل: مجموعه كاملي شامل انسان، فضا و ... بر پايه اصول آناتومي، عمق نمايي و حجم نمايي، پرسپكتيو نمايش داده شده اند.

ادامه نوشته

نوشته ای زیبا برای خدا


خدا یا تو خود خوب می دانی که همه اعضا و جوارح من با مهر تو آمیخته است.

از هنگامی که چشم بر این سرای تو باز کردم برق بودنت تو را در چشم دلم احساس کردم.

و زمانی که به نغمه های دلنواز اذان را در گوشم جاری شد به گمانم تمام ذرات وجودم به یک باره تسلیم عشق تو شد.

و اما نمی دانم چه شد که الان این دل به بند مادیات دنیایی اسیر گشته؟

خدا یا اگر عاشقم می کنی تنها مرا اسیر عشق خودت کن که تشنه وصل تو باشم و عشق نا متجانس دنیوی را از نهادم بردار و بر دلم عشق محبانت را هک کن تا به نشان گمراهی دل نمیرم.

خدایا تو مرا خلق کردی و به من همه چیز عطا کردی، در همه حال وجود بی مقدارم را در حمایت خود قرار دادی.

و روزهایی که در این دنیا در خلوت تنهایی به سر می بردم تنها فانوس کوچه تنهای و خانه دلتنگی هایم بودی.

خدایا تو خود به من آموختی که چگونه نفس بکشم و چگونه با عشق به دیدارت روزهارا با امید زندگی را سپری کنم.

خدا یا تو درهای معرفت شناخت خودت را برویم باز کن و زنجیر های هوی و هوس را از پاهایم بگسل ؛ چرا که مشتاق حرکت به سوی تو شدم.

غنچه ای خندید!!!

 
غنچه ای خندید!!!

*ولی باغ به این خنده گریست* غنچه آن روز ندانست

که آن گریه ز چیست

باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل

گریه ی باغ فزون تر شد و چون ابر گریست

*باغبان آمد و گل ها را چید*

رسم تقدیر چنین است و چنان خواهد بود
 
 می رود عمر ولی "خنده به لب" باید زیست . .